ایت الله میرزا احمد سیبویه ساكن تهران از آقا شیخ حیسن سامرائی كه از اتقیای اهل منبر در عراق بودند,نقل فرمودند: در ایامی كه در سامراء مشرف بودم روز جمعه ای طرف عصر در سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست و من حالی پیدا كردم و متوجه مقام صاحب الامر-صلوات الله علیه-شدم.در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم كه به فارسی فرمود:
<< به شیعیان و دوستان ما بگویید كه خدا را قسم دهند به حق عمه ام حضرت زینب سلام الله علیها كه فرج مرا نزدیك گرداند.>>
حیات شیعیان در دولت حضرت عالم بزرگوار و سید جلیل,رضی الدین علی بن طاووس(ره) فرمود: سحر گاهی در سامراء دعایی از حضرت قائم علیه السلام شنیدم و كلماتی از آن را حفظ كردم.ایشان برای زندگان و مردگان دعا می فرمودند و از جمله كلمات آن حضرت این بود كه عرضه می داشتند:
<< و ابقهم و احیهم فی عزنا وملكنا وسلطاننا و دولتنا: خدایا شیعیان را حفظ كن و آنها را در دولت و سلطنت ما,حیات ده>>
امام صادق(ع):روزقیامت،زن زیبائی را كه با زیبائی خود فتنه میكرده است ،می آورندوبه او خطاب می شود كه چرافتنه كردی؟جوابمی دهد كه:خدایا!تومرا زیبا آفریدی !به او خطاب می شود كه:حضرت مریم(س)از تو زیباتربود ولی او فتنه نكرد!
سپس مرد زیبائی را كه بازیبائی خودفتنه می نموده است ،رامی آورند وبه او خطاب می شود كه چرا فتنه كردی؟جواب می دهد كه:تومرا زیبا آفریدی!به او خطاب میشود كه:حضرت یوسف از تو زیباتر بود.ولی به فتنه نیافتاد.
بعد شخصی را كه بخاطر بلاها وسختیها به فتنه افتاده بود را می آورند.به او خطابمی شود كه:چرا تحمل سختیها ننمودی وبه فتنه افتادی؟جواب میدهد كه:تو سختیها وبلاها را بر من نازل كردی ومن به فتنه افتادم!به او خطاب می شود كه:بلاهای حضرت ایوب(ع)از تو بیشتر بود ولی او بهفتنه نیافتاد.
زنا! امام صادق(ع):عذاب كسیكه نطفه اش را در رحِمِ زن نامحرم بریزداز همه بیشتر است.
لواط! رسول خدا(ص):كسیكه با نوجوانی لواط كند،روز قیامت جُنُبمحشور می شود وهمه آبهای دنیا هم نمی تواند اورا پاك كند!
اولین حكم درقیامت! رسول خدا(ص):اولین حكم خدا در قیامت در مورد خونها است كهافراد مربوط به آن از بقیه جدا می شوند.
علامه اربلی «ره»در كسف الغمه از رسولخدا(ص)روایت میكند كه
وقتی به آسمان رفتموخواستم بهشت ودوزخ را ببینم،جبرئیل مرابسوی بهشت برد وهشت در بهشت را دیدم كه بر هریك چهار كلمهنوشته شده بود كه هركلمهای از دنیا وآنچه در دنیاهست،بهتراست.بشرط عمل
.1-بردرب اول نوشته بود:لااله الا الله محمدرسول الله وعلی ولی الله.لكلّ شیء حیلة وحیلة العیش اربعخصال. القناعةوبذل الحق وترك الحسد ومجالسة اهلالخیر.خدایی جز خدای یگانه نیست ومحمد رسول خدا وعلی ولیخداست.برای هر چیزی راهی است وراه زندگی چهارچیزاست.قناعت.سخن حق.ترك حسادت وهم نشینی با خوبان.
2-بردرب دوم نوشته بود:لااله الا الله محمد رسول الله وعلی ولی الله.انّلكل شیء حیلة وحیلة السرور یوم القیامة اربع خصال .مسحرؤوسالیتامی والتعطف علی الارملة والسعی فی حوائجالمؤمنین والنفقة للفقراء والمساكین.برای هركاری چارهای استوچاره خوشحالی روز قیامت چهارخصلت است.كشیدن دست مهربانیبر یتیمان.مهربانی بر بیوه زنان.تلاش در رفع گرفتاری مؤمنان.چهارمدستگیری از بیچارگان.
3-بر درب سوم نوشته بود:لااله الا الله محمدرسول الله وعلی ولی الله.انّ لكل شیء حیلة وحیلة الصحة فیالدنیا اربع خصال.قلة الكلاموقلة المنام وقلة المشی وقلةالطعام.هركه در دنیا سلامتی میخواهد چهار مطلب رعایت كند.كمحرفی.كم خوابی.كم راه رفتن.كم خوری.
4- درب چهارم نوشتهبود:لااله الا الله محمد رسول الله وعلی ولی الله.من كان یؤمن باللهوالیوم الاخر فلیكرم والدیه من كان یؤمن بالله والیوم الاخرفلیقل خیراً او یسكت.هركه به خدا وقیامت ایمان دارد باید احتراموالدین خود نگه دارد وهركه بخدا وقیامت ایمان دارد بایدآچه میگویدخوب باشد یا اینكه سكوت نماید.
5-بر درب پنجم نوشته بود:لااله الا الله محمد رسول الله وعلی ولی الله.من اراد ان لایُظلم فلایَظلم ومناراد ان لا یُشتم فلا یَشتم ومن اراد ان لا یُذل فلایذل ومن اراد انیتمسك بالعروة الوثقی فلیقل لااله الاّ الله محمد رسول اللهعلی ولی الله.هركه میخواهد به او ظلم نشود،ظلم نكند.هركهمیخواهد دشنام نشنود،خود دشنام ندهد وهركه م خواهد ذلیلنشود،دیگران ذلیل نكند وهركه میخواهد به ریسمان الهی چنگ بزندباید بگوید:لااله الا الله محمد رسول الله وعلی ولی الله.
6-بردرب ششمنوشته بود:لااله الا الله محمد رسول الله وعلی ولی الله.من اراد ان یكونقبره وسیعا فلیبن المساجد.ومن اراد ان لایأكله الدیدان تحتالارض فلیسكن المساجد ومن احب ان یكون طریا نظرا لایبلیجسده،فلیسكن المساجد ومن احب ان یری منزله فی الجنةفلیبن لیكسی المساجد بالبسط.هركه میخواهد قبراوگشادباشد،مسجد بسازد وهركه میخواهد كرمهای قبر اورا نخورند،اهلمسجدباشد وهركه میخواهد محل خود دربهشت راببیندمساجدرافرش نماید وبرای نماز آماده كند.
7-بردرب هفتم نوشتهبود:لااله الا الله محمد رسول الله وعلی ولی الله.بیاض القلب فی اربعخصال عیادة المریضواتباع الجنایز و شراء الاكفان وردالقرض.هركه خواهد دلش بنور ایمان روشن شود،چهار خصلت پیشهكند.عیادت از مریضها.تشییع جنازه.خریدن كفن وكفن كردنمردگان.ادای قرض وادای قرض قرضداران.
8-بردرب هشتم نوشتهبود:لااله الا الله محمد رسول الله وعلی ولی الله.من اراد ان یدخل فیای باب شاء فلیتمسك باربع خصال السخاء وحسن الخلقوالصدقة وكف الاذی عن الناس. هركه میخواهد از هردر بهشت كهمیخواهد داخل شود چهارخصلت رعایت نماید.بخشندگی. خوشاخلاقی.صدقه واذیت نكردن دیگران.
رسولخدا(ص)فرمود در بهشت عجایب دیدم واز همه جا بازدیدكردیم وجایی نبود كه ماندیده باشیم.
قال رسول الله:انّ فی الجنةغرفاً یری ظاهرها من باطنها وباطنها من ظاهرها یسكنها مناطاب الكلام ومن اطعم الطعام وافشی السلام وصلی باللیلوالناس نیام. در بهشت اطاقهایی است كه بیرون آنها از داخلشوداخلش از بیرون دیده میشود.
امام صادق (ع ) فرمود: با اینكه پیامبر تندرست بود، خبر وفاتش (از جانب خدا) به او داده شد، واین خبر توسط جبرئیل به او رسید، آن حضرت براى شركت در نماز جماعت ، اعلام عمومى كرد، به مهاجر و انصار دستور داد تا اسلحه بردارند(شاید به خاطر اینكه اگر خلیفه خود را براى چندمین بار تعیین كرد، منافقین ، شلوغ نكنند). مسلمانان اجتماع كردند، پیامبر(ص ) بالاى منبر رفت و خبر نزدیك شدن وفات خود را به آنها داد،
آنگاه فرمود: به حاكم بعد از خود، توجه به خدا را خاطرنشان مى سازم تا:
1- مبادا بر جماعت مسلمانان ، رحم نكند.
2- باید حاكم به بزرگان احترام ، و به ضعیفان ترحم نماید.
3- به عالم مسلمانان احترام شایان نماید و از قدردانى كند.
4- به مسلمانان زیان نرساند تا مبادا خوارشان كند.
5- مسلمانان را فقیر و نیازمند نسازد، تا موجب خروج آنها از دین گردد.
6- در خانه خود را به روى مسلمانان نبندد، به وضع آنها با خبر باشد تا مبادا توانمندان آنها را بخورند(و حق آنها را زیر پا بگذارد).
7- در لشكر كشى آنها، بر آنها سخت نگیرد به گونه اى كه نسل امتم را قطع كند.
اى مردم ، شاهد باشید كه من (وظیفه رسالت را) ابلاغ كردم ، و خیر خواهى نمودم .
امام صادق (ع ) فرمود: این مطلب ، آخرین سخن پیامبر(ص ) بر بالاى منبر بود.
ـ رسولاکرم صلیالله علیه وآله وسلم: «ان من خیر نسائکم: الولود، الودودالستیرة، العزیزة فی اهلها، الذلیلة مع بعلها، المتبرجة من زوجها،...»؛ بهترین زنان شما کسانی هستند که بچهزا باشند، با شوهران خود مهربان باشند،با حجاب و پوشیده باشند، در بین طایفه خودشان با عزت باشند، در مواجهه با شوهران خودشان متواضع و نرمخو باشند،... . (الکافی/324/5) ـ
رسولاکرم صلیالله علیه وآله وسلم: «للزوج ما تحت الدرع و للابن و الاخ ما فوق الدرع و لغیر ذی محرم اربعة اثواب:درع و خمار و جلباب و ازار»؛ زن برای شوهر خود از زیر پیراهن همه بدنش را میتواند نشان دهد و در پیش برادر و فرزند خود تنها اگر یک پیراهن بپوشد، کافی است، ولی در نزد نامحرمان، زن باید چهار لباس حتماً داشته باشد؛ پیراهن، روسری، چادر و شلوار.
(تفسیر مجمعالبیان/271/7)
ـ رسولخدا صلیالله علیه وآله وسلم: «اذا رایتم اللاتی القین علی رؤوسهن مثل اسنمة البعر، فاعلموهن انه لایقبل لهن الصلاة»؛ زمانی که دیدید زنانی از امت من سرهای خود را مثل برآمدگی شتر دسته نموده و در میان نامحرمان ظاهر میشوند، به آنها بگویید که نمازشان قبول نیست.
(السننکبری/234/2
دکتر فرانسیس کولینز یکی از بزرگترین متخصصان ژنتیک در دنیا که هشت سال قبل به همراه Craig Venter توانسته بود رمزهای DNA را کشف کند به وجود خدا ایمان آورد! کولینز 56 ساله در مصاحبه با تایمز گفت: سی سال آته ئیست بودم. اما اکنون به وجود خدا اعتقاد دارم. وی افزود: در مورد وجود خدا یک زیرساخت واقعی وجود دارد و علم انسان را به خدا نزدیکتر هم می کند. این دانشمند مشهور آمریکایی با ذکر اینکه به معجزات و فرشتگان اعتقاد دارد افزود: " هنگامی که در آزمایشگاه مشغول کار بودم خدا را حس می کردم. قطعا قدرتی بالاتر از ما هست و من به آن اعتقاد دارم. کشف رمز دی.ان. آ مرا به خدا اندکی نزدیکتر کرد. بارها دیده ام بیمارانی را که از درمان درمانده اند. علم از علاج آنها قطع امید کرده بود. اما دیدم که آنها به صورت معجزه وار به زندگی برگشته اند. این کار خداست" به نقل از روزنامه وطن دکتر کولینز که اعتقاد دارد کشف رمز ژن باعث اعطای یک فرصت به وی برای شناخت خدا بوده است اضافه کرد: " هنگامی که به یک کشف مهم می رسید لحظات زیبایی را تجربه می کنید. چرا که درباره آن موضوع تحقیق کرده و به آن رسیده اید. چیزی که من کشف کرده بودم طوری بود که تا بحال هیچ انسانی آنرا کشف نکرده بود.در حالی که خدا هر زمان آنرا می داند!" دو محقق معروف با کشف رمز DNA علم را وارد گستره وسیعتری کردند. اهمیت این اکتشاف به حدی بود که بیل کلینتون و تونی بلر به طور همزمان آنرا به تمام دنیا اعلام کرده بودند.
تهاجم فرهنگي عليه ملت ما مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد. البته قبل از او مقدمات تهاجم فراهم شده بود. قبل از او کارهاي فراواني کرده بودند و روشنفکرهاي وابسته را در داخل کشور کاشته بودند... ملت ايران بايد تاريخچه اين 150 - 200 سال اخير، از دوران اواسط قاجار و جنگهاي ايران و روس به بعد را بخوانند و ببينند چه حوادثي در اين کشور روي داده است. يکي از اين حوادث، ايجاد جريان روشنفکري وابسته است. ما نمي توانيم بگوئيم که در طول تاريخ ايران روشنفکر نداشته ايم. هميشه در همه عصرها و دورانها روشنفکرهايي بوده اند که جلوتر از زمان مي انديشيدند و حرکت مي کردند، اما زمانيکه غرب مسلط به تکنولوژي و علم، خواست در ايران پايگاه تسلط خود را مستحکم بکند از راه روشنفکري وارد شد. از طريق عناصر خود فروخته اي مثل ميرزا ملکم خان ها و تقي زاده ها اقدام کرد. جريان روشنفکري در ايران از دوران قاجار به بعد بيمار و وابسته متولد شد. متأسفانه چند نفري هم که آدمهاي سالم و خالصي بودند، بين آنها گم شدند. اين جريان از ابتدا وابسته بود. بعضي از آنها وابسته به روسيه بودند. مثل ميرزا فتحعلي آخوندزاده و بعضي ديگر وابسته به اروپا و غرب مثل ميرزا ملکم خان و امثال او. اين کارها قبلا در داخل ايران شده بود ولي اثر چنداني نداشت. کسي که در آن روز بزرگترين قدم را به نفع فرهنگ غرب و در حقيقت به نفع سلطه غرب و استعمار انگليس بر ايران برداشت، رضاخان بود. شما ببينيد در وضع امروز، اين چقدر رسوا است که يک پادشاهي يکباره لباس ملي يک کشور را عوض کند. شما به اقصي نقاط دنيا مثل هند که تشريف ببريد مي بينيد ملتها لباس ملي خود را دارند و به آن افتخار هم مي کنند و از آن احساس سرشکستگي هم نمي کنند ولي آنها آمدند يکباره لباس ملي اين ملت را ممنوع کردند. چرا؟ گفتند چون با اين لباس نمي شود عالم شد عجب! بزرگترين دانشمندان ايراني که آثار آنها هنوز در اروپا تدريس مي شود با همين فرهنگ و در همين محيط پرورش يافتند. مگر لباس چه تأثيري دارد؟ اين حرف و منطق مسخره اي است که مطرح کردند؟ آنها لباس يک ملت را عوض کردند، چادر زنها را از سرشان برداشتند و گفتند با چادر نمي شود زني عالم و دانشمند بشود و در فعاليت اجتماعي شرکت بکند. من سؤال مي کنم با برداشتن چادر در کشور ما زنها چقدر در فعاليت اجتماعي شرکت کردند؟ مگر در دوران رضاخان و پسرش فرصتي داده شد تا زنهاي ما در فعاليت هاي اجتماعي شرکت کنند؟ در دوران آنها نه به مردها فرصت فعاليت اجتماعي داده مي شد و نه به زنها، زنهاي ايراني زماني وارد فعاليت اجتماعي شدند و کشور را با دستهاي تواناي خود متحول کردند و مردهاي اين کشور را به دنبال خود به ميدان مبارزه کشيدند که چادر سرشان کردند و به ميدان آمدند. چادر و لباس چه تأثيري در عدم فعاليت زن يا مرد دارد؟ عمده اين است که دل اين مرد يا زن چگونه است. چگونه فکر مي کند. ايمان او چقدر است. روحيه اش چگونه و چه انگيزه اي براي فعاليت اجتماعي يا علمي دارد. اين مرد قلدر نادان بي سواد يعني رضاخان آمد و خود را در اختيار دشمن قرار داد. يکباره لباس اين کشور را عوض کرد، بسياري از سنتهاي مردم را تغيير داد، دين را ممنوع کرد و کارهايي را با قلدري انجام داد که همه شما مي دانيد و چهره محبوب غرب شد آنهم نه آحاد مردم و افکار عمومي غرب بلکه محلول سلطه گران و سياستمداران غربي. تهاجم فرهنگي عليه اسلام و ملت ايران از آنجا شروع شد و شکلهاي گوناگوني هم پيدا کرد. اين تهاجم در دوران جديد خاندان منحوس پهلوي يعني در 30، 20 سال آخر حکومت آنها شکل خطرناکتري پيدا کرد حالا مجال توضيح آن نيست.
(حديث ولايت، ج 8، ص 214 تا 219) منبع: حريم ريحانه.
چرا فقط این اعضای چهارگانه وضو داده میشوند ؟
میگوییم به جهت این که وقتی انسان در مقابل پروردگار خود میایستد اعضای وضو ظاهر و آشکارند ، زیرا با پیشانی سجده کرده و با دستهای خود سؤال میکند و با سر خود متوجه رکوع و سجده میشود و به وسیله پاها قیام و قعود میکند ،پس در نتیجه باید این اعضای چهارگانه پاک و تمیز باشند. کلیدی برای رابطه با خدا اگر انسان بخواهد با پروردگار رابطه پیدا بکند دو راه وجود دارد، یک راه برای اولیا خداست یک راه هم برای نوع ماست. اما راهی که برای همه ماست: از رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) سؤال شد: یا رسول الله راه رسیدن به خدا چیست؟ حضرت فرمودند: فاصله گرفتن از نفس و امیال نفسانی. هم چنین امام صادق(علیهالسلام) به شخصی فرمودند: این علمی که پیدا کردی از کجا پیدا کردی؟ چگونه بر اسرار غیب مطلع شدی؟ گفت: یابن رسول الله هر چه دلم خواست، بر خلاف آن عمل کردم با امیال نفسانی مبارزه کردم. البته این راهی است که باید البته ! البته! خدا مساعدت بکند. اما راه دیگر که مخصوص اولیای خداست: هر چه که عمل میکند برای خدا باشد، اگر نماز میخوانم برای خاطر پروردگار باشد. همان طور که در منزل وضو میگیرم خارج از منزل هم همان طور وضو بگیرم. اگر گفته شود چرا فقط این اعضای چهارگانه وضو داده میشوند ؟ میگوییم به جهت این که وقتی انسان در مقابل پروردگار خود میایستد اعضای وضو ظاهر و آشکارند ، زیرا با پیشانی سجده کرده و با دستهای خود سؤال میکند و با سر خود متوجه رکوع و سجده میشود و به وسیله پاها قیام و قعود میکند ،پس در نتیجه باید این اعضای چهارگانه پاک و تمیز باشند خدا رحمت کند مرحوم حاجی انصاری را که گفت: در منزل کسی مهمان بودم خواستم بخوابم. صاحب خانه برای من آب وضو آورد و گفت : شما قبل از خواب وضو نگرفتهاید! به صاحب خانه گفتم: من در منزل خودم هم قبل از خواب وضو نمیگیرم. خدای نکرده طوری نشود که در منزل خودت وضو نگیری، اما در خانه مهمان وضو بگیری! این شرک است. چنین شخصی مشرک است. با توجه به باطل شدن وضو هنگام خواب چرا در اسلام به آن سفارش شده است ؟ همان طور که گفتید، خواب وضو را باطل میکند و اما دلیل وضو گرفتن قبل از خوابیدن، آن است که انسان وقتی در بستر قرار میگیرد تا خواب چشمان او را دریابد، در آن لحظات فراغ، خطورات ذهنی زیادی دارد. خداوند متعال که ربالعالمین است و بر اساس لطف و عنایت خاص خود میخواهد از همه فرصتهای ممکن در جهت پرورش روح انسان و تربیت او استفاده شود، برای او وظایفی را مقرر داشته است که البته به جهت تسهیل بر بندگان آن را الزامی و واجب قرار نداده است. از جمله این برنامهها، آن طور که از آموزههای اسلامی آشکار میشود، وضو گرفتن قبل از خواب و ذکر تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(س) و آیتالکرسی و دیگر اذکار میباشد و واضح است کسی که با طهارت روحی در بستر بخوابد الهامات روحی او (چنان که در علم روانشناسی نیز اثبات شده است) الهی و مثبت خواهد بود و چنان که کسانی که خناس باشند و یا در روز و یا قبل از استراحت کارهای ناشایست انجام داده باشند، در خواب نیز خطورات شیطانی و یا زیانبار و آسیبزای روحی خواهند داشت. لذا در روایات وارد شده است که اگر کسی با طهارت (وضو) در بستر بخوابد به منزله آن کسی است که از شب تا به صبح به عبادت میپرداخته است. راه دیگر که مخصوص اولیای خداست: هر چه که عمل میکند برای خدا باشد، اگر نماز میخوانم برای خاطر پروردگار باشد. همان طور که در منزل وضو میگیرم خارج از منزل هم همان طور وضو بگیرم
یک یهودی از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) این سؤال را کرد
و حضرت در جواب فرمودند : علت اینکه صورت باید شسته شود آن است که چون آدم با صورت رو به گناه آورد و علت شستن دستها این است که چون با دستها میوهی منهیّه را چید و علت این که سر باید مسح شود چون فکر گناه کرده و علت این که پاها باید مسح شود چون با آنها به طرف گناه قدم برداشت. از حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) روایت است که : وقتی صورت را می شوییم یعنی رو از دنیا شستیم و وقتی دستها را می شوییم یعنی دست از دنیا کشیدیم و وقتی مسح سر میکنیم یعنی فکرمان را از دنیا خالی میکنیم و وقتی مسح پا میکشیم یعنی پا از دنیا کشیدیم. اگر گفته شود چرا فقط این اعضای چهارگانه وضو داده میشوند ؟ میگوییم به جهت این که وقتی انسان در مقابل پروردگار خود میایستد اعضای وضو ظاهر و آشکارند ، زیرا با پیشانی سجده کرده و با دستهای خود سؤال میکند و با سر خود متوجه رکوع و سجده میشود و به وسیله پاها قیام و قعود میکند ،پس در نتیجه باید این اعضای چهارگانه پاک و تمیز باشند.
بیانات آیت الله حق شناس سایت پرسمان اسرارالصلاة، میرزا جواد ملکی تبریزی
آیا نماز نخواندن به معنای بد بودن است؟
آنچه که موجب میگردد و برخی از نماز، روی گردان باشند و یا نسبت به آن تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و یا درکی غلط از آن است. برخی چنین میپندارند که نماز انسان، نیازی را از خداوند برطرف میکند که البته خیالی واهی است. خداوند نیازی به هیچ مخلوقی ندارد. از اینرو آنچه که به عنوان عبادات بر آن تأکید شده، جملگی در جهت کمال انسان است.
در مورد ترک نماز باید گفت: ترک نماز چند قسم است:
1. ترک نماز به طور کلی از روی انکار؛ یعنی نماز را واجب نمیداند و به جا آوردنش را بر خود حتم نمیبیند. در این صورت منکر ضروری دین شده و کافر است و به عذاب ابدی دچار میگردد.
2- ترک نماز به دلیل مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به سرگرمیهای دنیوی. این قسم از ترک نماز موجب فسق است و گناه کبیره شمرده میشود.
3. ترک نماز در برخی اوقات: گاهی فردی در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت گاهی نماز میخواند و گاهی ترک میکند و یا در اثر اهمیت ندادن به اوقات نماز، گاهی آن را در وقتش ترک میکند به خیال آن که در خارج وقت آن را قضا کند.
این قسم سوم هر چند مانند دو قسم قبل نیست ولی چنین فردی از ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگان آن است و در روایات آمده است که چنین کسی مشمول شفاعت اهل بیت(علیهم السلام) قرار نمیگیرد و به شفاعت محمد و آل محمد(علیه السلام) نائل نمیگردد هر چند تارک الصلاه شمرده نمیشود و از سبک شمارندگان نماز به حساب میآیند. راه کاری برای تشویق شدن به نماز برای ترغیب و تشویق به نماز، در آغاز بایستی زیر بناهای فکری فرد را مورد بررسی قرار داده و در اصلاح آن کوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و... اموری است که دارای نتیجه مستقیم بر عملکرد فرد است. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانی کوشید.نماز، عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه است. پس در آغاز بایستی این مجموعه شناخته شود تا نماز جایگاه خود را در ذهن و اندیشه فرد باز نماید. در بینش توحیدی اسلام و دیگر ادیان الهی، انسان موجودی است که به سوی کمال و لقای پروردگار در حرکت است. «انا للّه و انا الیه راجعون ؛ از خدائیم و به سوی او باز میگردیم». حال در این مسیر، ابزارهایی به مدد انسان میآید، تا او را از فراموش کردن مسیر و هدف باز دارد که از مهمترین آنها «نماز» است. «اقم الصلوة لذکری ؛ نماز را برای یاد من بپا دار».